برای روژانم :نوشته شده توسط خاله رایونا جون در روز تولد روژان
امروز پنج ساله شدی عزیزکم، و من باید به خاطرداشته باشم که زمان چطور می گذره، مثل این پنج سالی که گذشت از روز قشنگ میلادتو،تو تو تمام این پنج سال، قد کشیدیو بزرگ شدی عزیزکم و شکفتی جلوی چشمای مشتاق باباو مامانی که به نظاره نشستنت با کلی امید و آرزو. به خاطر ندارم چند وقته که باصدای شیرینت صدام میزنیو، من تو معصومیت کودکانت، گم میشم، لبخند می زنم. روژانگلم، دخترک شیرین، با دنیای پاک و معصومانه ی کودکانه و قشنگت! تو تداعی همه ی رویا هایی، برای پدر و مادری که تمام رویا و آرزوی زندگیشونو ساختی، پس همینطور کهبزرگ میشی، به خاطر داشته باش چقدر مهمیو، چقدر عزیزی گلکم. برات یه عمر خوشبختی وشادی های پایدار آرزو می کنم، از صمیم قلبم، برگ گلم! اینو بدون که من هم، خیلیزیااااد، دوستت دارم نازنینم. همه ی خوبیا رو از همین جا دعا میکنم واسه تو ومامان ندا و بابا حسن که امروز سالروز ورود قشنگتو به زندگیشون جشن گرفتن و ورودتو براشون هم معنی ورود همه ی شادیا و خوشبختیا بوده. مبارکشون باشه، مبارکت باشهگلکم، مبارکتون باشه و خدا حفظت کنه واسه دلای عاشق بابا و مامان. منو تو می دونیمکه زندگی حتی اگر خدایی نکرده یه روز سخت به نظر برسه، اما همیشه زیباست، مگه نه؟اینو میشه تو خنده های بی قل و غش و از ته دل کودکانت راحت دید. و با آرزوی شادیهمه ی دخترکا و پسرکای کوچولو و دوست داشتنی زندگیامون، کنارمون...
*** تولدتمبارک روژان گلم. خاله رایونا...